جامی

جامی

جامی
جامی

وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است از جامی غزل 122

غزل 122 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است

1 وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است ریگش از خون دل تشنه لبان سیراب است

2 خواب مرگ است در آن وادی و بیدار دلی شده در سایه هر خاربنش در خواب است

3 سربنه یا سر خود گیر که این وادی را قوت زاغان همه از مغز اولوالالباب است

4 خارها خم شده بر خار مغیلان گویی جذب جان را ز تن خسته دلان قلاب است

5 جمع خواهی دلت اسباب جهان تفرقه کن تخم جمعیت دل تفرقه اسباب است

6 صوت ابواب فتوح است صدای نی و چنگ کو مغنی که دلم طالب فتح الباب است

7 لب فرو بند ز بیگانه که از دور سماع دور به هر که نه از دایره اصحاب است

8 منع جامی مکن از چاشنی شربت عشق که مگس وار فرو رفته درین جلاب است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است

شاعر شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است چه کسی است ؟

شاعر شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است جامی می باشد.

شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است چیست ؟

قالب شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است غزل است

مضمون اصلی شعر وادی عشق که جز تشنه در او نایاب است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.