ای جهان از صفت ذات تو پر از جامی هفت اورنگ 21

ای جهان از صفت ذات تو پر

1 ای جهان از صفت ذات تو پر عالم از حجت اثبات تو پر

2 هیچ جا نیست که غوغای تو نیست پرتو روی دلارای تو نیست

3 تو چنین ظاهر و ما کور بصر تو چنین حاضر و ما دور نگر

4 نور تو گر نبود ما چه کنیم چشم بینا دل دانا چه کنیم

5 نیست از غایت کوته نظری خبر ما ز تو جز بی خبری

6 گر چه جامی بود از بیخبران چه شود گر به طفیل دگران

7 بخشی از هستی خویشش خبری بندی از طاعت خویشش کمری

8 در دلش تخم هدایت کاری بر گلش ابر عنایت باری

9 مهرش از مهره گل بگشایی زنگش از چهره دل بزدایی

10 پا به کاشانه قربت نهیش می ز میخانه وحدت دهیش

عکس نوشته
کامنت
comment