عاشق صدق جو چو دریابد از جامی هفت اورنگ 39

عاشق صدق جو چو دریابد

1 عاشق صدق جو چو دریابد ظلمت خود ز خود عنان تابد

2 روی جان آورد به قبله دوست نشود محتجب ز مغز به پوست

3 هر چه گوید برای او گوید هر چه جوید برای او جوید

4 همچو پروانه کو به مجلس جمع هستی خود فنا کند در شمع

5 بهر جانان فنا کند خود را پیش رویش فدا کند خود را

عکس نوشته
کامنت
comment