گنج وصل او به چون من بی‌وفائی از محتشم کاشانی غزل 240

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

گنج وصل او به چون من بی‌وفائی حیف بود

1 گنج وصل او به چون من بی‌وفائی حیف بود همچو او شاهی به همچون من گدائی حیف بود

2 یاری آن نازنین کش بت پرستیدن سزاست با چو من ناکس پرستی ناسزائی حیف بود

3 آشنائی‌های او کز الفت جان خوشتر است با چو من بد الفتی نا آشنائی حیف بود

4 عهد مهر و شرط یاری کز وفا کرد آن نگار با چو من بدعهد شرط و بی‌وفائی حیف بود

5 راست قولیهای او در ماجراهای نهان با چو من کج بحث و کافر ماجرائی حیف بود

6 چون ز من جز بیوفائی سر نزد نسبت باو بر سرم میزد اگر سنگ جفائی حیف بود

7 قصه کوته محتشم با چون تو کج خلق آدمی آن چنان طوبی قدی حورا لقائی حیف بود

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر