-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من
2 او پی جور و جفا، من بر سر مهر و وفا من به فکر مهر او، او در خیال کین من
3 دلبری رسم وی و عاشق کشی قانون وی عاشقی کیش من و حسرت کشی آیین من
4 کاش آن دیر آشنا با خنجر آید بر سرم تا مگر از دل برآید حسرت دیرین من
5 تنگ شکر تلخ کام از خندهٔ شیرین او گلبن تر سرخ روی از گریهٔ رنگین من
6 چون ز صحن گلستان گلهای رنگین میدهد تازه میگردد جراحات دل خونین من
7 دوش بوسیدم لب نوشین آن مه را به خواب خواب شیرین چیست تعبیر شب دوشین من
8 گفتم از نیش جدایی جان من بر لب رسید گفت سهل است ار شبی بوسی لب نوشین من
9 گفتم آهنگ جنون دارد دلم، خندید و گفت بایدش زنجیر کرد از طرهٔ مشکین من
10 گر فروغی دیدن خوبان نبودی در نظر هیچ عالم را ندیدی چشم عالم بین من