فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر از فروغی بسطامی غزل 416

غزل 416 ام از 549 غزلیات

وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من

1 وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من تلخ شد کام حسود از مردن شیرین من

2 او پی جور و جفا، من بر سر مهر و وفا من به فکر مهر او، او در خیال کین من

3 دلبری رسم وی و عاشق کشی قانون وی عاشقی کیش من و حسرت کشی آیین من

4 کاش آن دیر آشنا با خنجر آید بر سرم تا مگر از دل برآید حسرت دیرین من

5 تنگ شکر تلخ کام از خندهٔ شیرین او گلبن تر سرخ روی از گریهٔ رنگین من

6 چون ز صحن گلستان گلهای رنگین می‌دهد تازه می‌گردد جراحات دل خونین من

7 دوش بوسیدم لب نوشین آن مه را به خواب خواب شیرین چیست تعبیر شب دوشین من

8 گفتم از نیش جدایی جان من بر لب رسید گفت سهل است ار شبی بوسی لب نوشین من

9 گفتم آهنگ جنون دارد دلم، خندید و گفت بایدش زنجیر کرد از طرهٔ مشکین من

10 گر فروغی دیدن خوبان نبودی در نظر هیچ عالم را ندیدی چشم عالم بین من

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من

شاعر شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من چه کسی است ؟

شاعر شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من فروغی بسطامی می باشد.

شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من چیست ؟

قالب شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من غزل است

مضمون اصلی شعر وقت مرگ آمد ز رحمت بر سر بالین من چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر