آن کسوت نازک که از جویای تبریزی دیوان اشعار 7

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

آن کسوت نازک که بر اندام تو بار است

1 آن کسوت نازک که بر اندام تو بار است چون نکهت گل دست در آغوش بهار است

2 نبود چو حبابش هوس صدر نشینی آن پاک گهر را که خبر از ته کار است

3 کس ره نبرد حال سیه روز غمت را در خویش نهان گشته به رنگ شب تار است

4 از آتش عشق تو برون آمده بیغش بر سینه زر داغ توام پاک عیار است

5 زد دست هوس غیر بر آن سلسلهٔ مو غاف که سر زلف نکویان دم مار است

6 گر سیل سرشکم بود از جا عجبی نیست اینجاست که از ضعف نگه بر مژه بار ا ست

7 هر قطرهٔ خون بسته ز دم سردی ایام در پیکر صدچاک تو جویا چو انار است

عکس نوشته
کامنت
comment