- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مزاج شعله بود وضوح شوخ و شنگ ترا زهم چه فرق شتاب بود و درنگ ترا
2 مباد چون عرق شرم قطره قطره چکد چنین که جوش ترقیست آب و رنگ ترا
3 دلم زقهر و عتاب تو برد لذت لطف که رنگ و بوی گل آشتی ست جنگ ترا
4 بجز مشاهدهٔ طوطی خط سبزان ز روی آینهٔ دل که برد زنگ ترا
5 بود به عالم دیوانگی مرصع پوش کسی که جا به بدن داده است سنگ ترا
6 زشور نالهٔ بلبل به موج می آیی خدا زیاد کند ای گل آب و رنگ ترا
7 مزن به سنگ، میفکن به سوی اغیارش که می خرد دل جویا به جان خدنگ ترا