- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اشکی که تو را بر گل رخسار دویده باران بهار است که بر لاله چکیده
2 تا اشک رسیده ست به روی تو چه گویم کز رشک به روی من مسکین چه رسیده
3 اشک است به روی تو نه عکسی ست ز اشکم کش دیده در آیینه رخسار تو دیده
4 از چشم و رخت اشک به هر جا که فتاده گلبرگ تر و لاله سیراب دمیده
5 اشک تو میان مژه درهاست که مردم از بهر بناگوش تو در رشته کشیده
6 در سفت به وصف گهر اشک تو جامی زینسان سخن پاک و روان کس نشنیده