زان دم که باده خم وحدت از اسیری لاهیجی غزل 220

اسیری لاهیجی

آثار اسیری لاهیجی

اسیری لاهیجی

زان دم که باده خم وحدت بجام شد

1 زان دم که باده خم وحدت بجام شد مستی و عیش در همه آفاق عام شد

2 نام و نشان عالم و آدم نبد پدید از جلوه جمال تو عالم بنام شد

3 تا باده لب تو بکام جهان رسید زان می جهان چو چشم تو مست مدام شد

4 از عشوه های حسن تو عالم نظام یافت کار جهان ز پرتو رویت بکام شد

5 هر ذره ز مهر تو تابان شده چو ماه تا ظل عالیت بسرش مستدام شد

6 غیرت نقاب زلف ز روی تو برگرفت تا وایه ام ز ماه رخ تو تمام شد

7 گفتم ز چین زلف بخال توره برم از بهر دانه جان اسیری بدام شد

عکس نوشته
کامنت
comment