- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دم نقد است مرا کوی مغان باغ بهشت می کوثر به کف مغبچه حور سرشت
2 لوح رخسار تو آمد سبقم روز ازل کلک قدرت چو سواد خط سبز تو نوشت
3 باده ده زانکه ز هر خانه سوی حق راهست اگر از گوشه مسجد و گر از کنج کنشت
4 گر فلک خاک مرا خشت کند نیز خوشست شاید از دور کند جا به سر خم آن خشت
5 کار چون کشته درودن بود آن شد دهقان که درین مزرعه جز دانه انصاف نکشت
6 زال گردون چه کند جلوه گری ز اطلس چرخ خوب از حله و افسون نشود زاهد زشت
7 فانیا از دم رندان شودت دل روشن که زغال از اثر آتش تیزست انگشت