- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمشیر بدست آمد سر مست زجام است بادا بحلش خون من ار باده حرام است
2 مفتون توام من نه بر آن طلعت و گیسو آنجا که بهشت است نه صبح است و نه شام است
3 وقتی ز خرابات به خلدم گذری بود کوثر نبود خوشتر از آبی که بجام است
4 شادی جهان زود مبدل بغم آید آنرا که بغم شاد شود عیش مدام است
5 با ما قدحی خواجه سپردن نتواند او را حذر از ننگ و مرا ننگ زنام است
6 وسواس خرد قصه بپایان نرساند از عشق بپرسید که نا گفته تمام است
7 تیری اگر از شست گشادیم و خطا رفت با خصم بگویید که تیغی به نیام است
8 جوش از هوسی در دل افسرده فتادست در عشق نشاط آتشی افروز که خام است