غافلی کز جور خواهی شیشهٔ از جویای تبریزی غزل 367

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

غافلی کز جور خواهی شیشهٔ دلها شکست

1 غافلی کز جور خواهی شیشهٔ دلها شکست می رسد ظالم نخست از موج بر دریا شکست

2 خنده کمتر کن که می میرد دل از جوش نشاط می رسد اینجا ز موج بادهٔ مینا شکست

3 وادیی در خورد شورم نیست در راه طلب بر کمر کهسار گویی دامن صحرا شکست

4 زآب کوثر آورد بیرون سبوی خود درست هر دلی کامروز از اندیشهٔ فردا شکست

5 تا توان با دشمن سرکش مدارا پیشه کن بیشتر رنجاند آن خاری که زیرپا شکست

6 آه کامشب یاد مژگان بلاجوی کسی خار حسرت در دل غمدیدهٔ جویا شکست

عکس نوشته
کامنت
comment