- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خورشید اوج حسن محمد امین که بود روشن ز رویش آینهٔ آفتاب و مه
2 وز کثرت مرور شهور و سنین نداشت کاهش به ماه طلعتش از هیچ باب ره
3 ناگه گرفته شد به کسوف اجل جهان کافاق را ز تیرگیش روز شد سیه
4 پیر خرد ز مرگ جهان سوز او چو کرد در ظلمت زمانه ماتم نشین نگه
5 از سوز دل تهیهٔ تاریخ کرد و گفت عالم شده به مرگ محمد امین سیه