1 خورشید می آنکه ساقی و دور مدام دیده ست ز تدویر صراحیش مقام
2 بر حلق صراحی گذرد چون مه نو در دایره جام شود ماه تمام
1 زنده دلی از صف افسردگان رفت به همسایگی مردگان
2 پشت ملامت به عمارات کرد روی ارادت به مزارات کرد
1 عمرها شد تا درین دیر کهن تار نظمم بسته بر عود سخن
2 هر زمان از نو نوایی می زنم دم ز دیرین ماجرایی می زنم
1 چون به تدبیر حکیم نامدار یافت گیتی بر شه یونان قرار
2 سر به سر گیتی مسخر ساختش ثانی اثنین سکندر ساختش