- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خواستگار آمد و با رنج دراز خوانده شد خطبه و شد عقد فراز
2 خیمه کشت ازگل روبش گلشن ناقه کشتند و شد آتش روشن
3 زان عروسی و از آن دامادی مادرش کرد فراوان شادی
4 لیک از آغاز، عروس بدخوی سر گران داشت بدان مادرشوی
5 زال خندان به تماشای عروس آن جفاپیشه رخ از قهر عبوس
6 زال اگر رفتی و شیر آوردی دختر از قهر بر آن تف کردی
7 زال اگر آب کشیدی ز غدیر دختر آن آب فشاندی به کوبر
8 زال نان پختی و خوان بنهادی دختر آن نان به ستوران دادی
9 پسر آوردی اگر صید ز راه متعفن شدی اندر خرگاه
10 زان که گر زال زدی دست بر او دختر آن لقمه نبردی به گلو