خواستگار آمد و از ملک‌الشعرا بهار منظومه‌ 2

ملک‌الشعرا بهار

آثار ملک‌الشعرا بهار

ملک‌الشعرا بهار

خواستگار آمد و با رنج دراز

1 خواستگار آمد و با رنج دراز خوانده‌ شد خطبه ‌و شد عقد فراز

2 خیمه کشت ازگل روبش گلشن ناقه کشتند و شد آتش روشن

3 زان عروسی و از آن دامادی مادرش کرد فراوان شادی

4 لیک از آغاز، عروس بدخوی سر گران داشت بدان مادرشوی

5 زال خندان به تماشای عروس آن جفاپیشه رخ از قهر عبوس

6 زال اگر رفتی و شیر آوردی دختر از قهر بر آن تف کردی

7 زال اگر آب کشیدی ز غدیر دختر آن آب فشاندی به کوبر

8 زال نان پختی و خوان بنهادی دختر آن نان به ستوران دادی

9 پسر آوردی اگر صید ز راه متعفن شدی اندر خرگاه

10 زان که گر زال زدی دست بر او دختر آن لقمه نبردی به گلو

عکس نوشته
کامنت
comment