-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهی نور تو از هر ذره ظاهر کمال وحدت ذات تو قاهر
2 تویی اول تویی آخر ولیکن نه اول باشدت پیدا نه آخر
3 تویی ظاهر ز هر خاطر ندانم چرا سالک کند نفی خواطر
4 ز جام عشق تو یک جرعه خواهم ولیکن لاعلی ایدی المظاهر
5 ز تو غایب چرا باشم چو بینم به حال خود تو را جاوید حاضر
6 تویی در چهره معشوق منظور تویی در دیده عشاق ناظر
7 نیاید با وطن باز آن که گردد به عزم کعبه کویت مسافر
8 کند ترک سفر هر راهدانی که گردد بر درت روزی مجاور
9 طریقت جامی از صاحبدلی گیر که باشد در سلوک عشق ماهر