حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی
حزین لاهیجی

سر رشته صبری که ز دل رفت از حزین لاهیجی غزل 374

غزل 374 ام از 1771 غزلیات

سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد

1 سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد ما را رگ جان گشت و تو را موی میان شد

2 اورنگ نشین بوده ام اقلیم بقا را این جسم فرومایه مرا دشمن جان شد

3 در شام غریبی مطلب لقمه بی رنج موسی چو برون از وطن افتاد شبان شد

4 مشکل به شط باده شود زاهد سگ، پاک بیجا دو سه جامی می پاکیزه، زیان شد

5 گفتی سخن از هجر و گشودی لب زخمم رفتی ز نظر، خون دل از دیده روان شد

6 گفتم شکنم توبه، خزان آمد و گل رفت رفتم که به می روزه گشایم، رمضان شد

7 با طبع کهن چیست حزین ، این همه شوخی؟ در عشق عجب نیست، اگر پیر جوان شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد

شاعر شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد چه کسی است ؟

شاعر شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد حزین لاهیجی می باشد.

شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 12 سروده شده است.

قالب شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد چیست ؟

قالب شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد غزل است

مضمون اصلی شعر سر رشته صبری که ز دل رفت و نهان شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر