-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قصهٔ درد دل و غصهٔ شبهای دراز صورتی نیست که جایی بتوان گفتن باز
2 محرمی نیست که با او به کنار آرم روز مونسی نیست که با وی به میان آرم راز
3 در غم و خواری از آنم که ندارم غمخوار دم فرو بسته از آنم که ندارم دمساز
4 خود چه شامیست شقاوت که ندارد انجام یا چه صبحست سعادت که ندارد آغاز
5 بینیازی ندهد دهر خدایا تو بده سازگاری نکند خلق خدایا تو بساز
6 از سر لطف دل خستهٔ بیچاره عبید بنواز ای کرم عام تو بیچارهنواز