-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قصه ی منصور را سر کرده است باز صوفی از کجا بر کرده است
2 خار در دعوی زبان را تیز کرد گوش خود را گل ازان کر کرده است
3 شد دگر ارزان متاع بیخودی کاروان بوی گل سر کرده است
4 شوخ چشمی های خوبان هم بلاست خنده ی گل ابر را تر کرده است
5 پیش زاهد توبه کردم از شراب ساده لوحی بین که باور کرده است
6 صحبت پاکان نباشد بی اثر رشته را هموار، گوهر کرده است
7 شکوه ی من نیست از رهزن سلیم آنچه با من کرده، رهبر کرده است