-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ننگ مستی تا به کی قدر کمالم بشکند نام توبه در دهن چون حرف لالم بشکند
2 در شکستن طالعی همچون حبابم داده اند گر خورد پهلو ز موج می، سفالم بشکند
3 آسمان مست است و من در دست او پیمانه ام گاه پرسازد، گهی همچون هلالم بشکند
4 باغبان دیوانه و من چوب گل خود نیستم بی سبب تا کی درین گلشن نهالم بشکند؟
5 می شود از باطنم ظاهر نگارستان چین آسمان گر همچو فانوس خیالم بشکند
6 در قفس همطالع مرغ کباب افتاده ام هرکه بر من بگذرد، خواهد که بالم بشکند
7 بر امید وصل او تا کی ز بخت بد سلیم فال بگشایم، دل از مضمون فالم بشکند