- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای فلکقدری که دایم بر بساط حضرتت خسروان عهد را چون بندگان ساید جباه
2 باد زیر پای پیل حادثات افکنده سر هر که طبعش با تو کژ دارد چو فرزین رسم و راه
3 بنده را در وجه خرجی اسب و استر صرف شد اینزمان چون وقت رفتن آمدش زین بارگاه
4 خودتو انصافم بده آخر روا باشد که من رخ براه آرم پیاده میروم از پیش شاه