- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سرچشمهٔ «فین» بین که در آن آب روانست نه آب روانست که جان است و روان است
2 گویی بشمر موج زند گوهر سیال یا آن که به هر جدول، سیماب روانست
3 آن آب قوی بین که بجوشد ز تک حوض گویی که مگر روح زمین در غلیانست
4 فوارهٔ کاشی رده بسته به جداول چون ساقی پیروزه سلب در فورانست
5 وان آب روان از بر فواره پریشان چون موی پریشان به رخ سیمبرانست
6 آن ماهی جلد شکم اسپید سیهپشت شیطانصفت از تک به سوی سطح دوانست
7 آن ماهی زرین که سوی تک دود از سطح چون تیر شهابست که بر دیو نشانست
8 خرچنگ کجآهنگ بر ماهی زیبا چون دیوکجآیین به بر حور جنانست
9 ترسد که برانندش ازین کوثر جانبخش زان روی ازین گوشه بدان گوشه خزانست
10 ماهی که بود راسترو از کس نهراسد خرچنگ کجآهنگ نهان و نگرانست
11 آن از منش راست کند جلوه چپ و راست وین از منش پست شب و روز نهانست
12 ماهی بود آزاده و سادهدل و شادان خرچنگ خبیث است و کریه است و جبانست
13 قدسی بود اسفند که همخانهٔ حوت است قتال بود تیر که جفت سرطانست
14 اندر سرطان خطهٔ کاشان چو جحیمی است این طرفه جحیمی که بهشتش به میانست
15 از خلد نشانی بود این باغ که طرحش فرمودهٔ عباس شه خلد مکانست
16 آن سروکهنسال نمایندهٔ عصری است کآزادگی و مردمیش نقل جهانست
17 آزادگی و خرمی، از سرو بیاموز کآزاده و خرّم به بهار و به خزانست
18 ای سرو تو آزادی از آن جاویدانی هرکس که شد آزاد، بلی جاویدانست
19 ای سرو! تو ثابتقدم و عالیشانی هر مرد که ثابتقدم، او عالیشانست
20 آثار بزرگان بین اندر در و دیوار آثار جوانمرد ز کردار نشانست
21 گرمابهٔ خونین اتابک را بنگر گویی که هنوز از غم او اشک فشانست
22 هر رخنهٔ دیوارش گویی که دهانیست کاندر حق دژخیمش نفرین به زبانست
23 رفتند و بماند از پس ایشان اثر نیک خوش آنکه پس از او اثر نیک عیانست
24 * *
25 مهمان براهیم خلیلیم که در جود همتای براهیم خلیل الرحمن است
26 اعیان بنی عامر معروف جهانند وین گوهر تابنده از آن عالی کانست
27 بس محتشم است اما، درویش نهادست با دانش پیرانست ار چند جوانست
28 لطفش به حق یاران محتاج بیان نیست آنجا که عیانست چه حاجت به بیانست
29 طبعم ندهد داد مدیحش که چنین کار در عهدهٔ یغمایی و آن طبع روانست