- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم عشق تو از غمها نجاتست مرا خاک درت آب حیاتست
2 نمیجویم نجات از بند عشقت چه بندست آنکه خوشتر از نجاتست
3 مرا گویند راه عشق مسپر من و سودای عشق این ترهاتست
4 ز لعب دو رخت بر نطع خوبی مه اندر چارخانه شاه ماتست
5 دل و دین میبری و عهد و قولت چو حال و کار دنیا بیثباتست
6 عنایت بر سر هجرم به آیین هم از جور قدیم و حادثاتست
7 چنان ترسد دل از هجر تو گویی شب هجران تو روز وفاتست
8 به جان و دل ز دیوان جمالت امیر عشق را بر من براتست
9 براتی گر شود راجع چه باشد نه خط مجد دین شمس الکفاتست