- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم عشق تو آزادم ز غمهای جهان دارد بدان غم کردهای شادم خدایت شادمان دارد
2 شبی گفتم ز شرینی دهانت طعم جان دارد بگفت ار بوسیش بینی حلاوت بیش از آن دارد
3 مرا دارد بلای عشقت از رنج جهان ایمن به فضل خویش ایزد آن بلا را در امان دارد
4 مرا کز عشق میسوزم ز دوزخ چند ترسانی کسی از مرگ میترسد که در دل خوف جان دارد