- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خاک ازین عالی بنا بر کاخ گردون سرکشید تا بنای عالم است اینسان عمارت کس ندید
2 بینمش پاک از سرشت آب و گل گویا خدای همچو قصر خلدش از یک دانه گوهر آفرید
3 بین در و دیوارش از نقاش پر نقش لطیف کلک او آمد مگر گنج لطایف را کلید
4 شاهد معنی ز صورتهاش از بس جلوه کرد خاطر ناظر ز هر صورت به صد معنی رسید
5 بر سر شاخ درختانش نگر هر مرغ را آنچنان چابک که گویی دمبدم خواهد پرید
6 بر مشام جان زند بوی گلاب از فرش او بس که آب لطف از گلهای سقف او چکید
7 شه چو جان است و جهان چون تن مبارک منزلی کاندر اوجان جهان خواهد به دولت آرمید
8 زنده باد این تن به آن جان جاودان مرغ سحر دوش می خواند این دعا و صبح صادق می دمید