خاک سر کوی آن بت مشکین خال از عراقی رباعی 92

خاک سر کوی آن بت مشکین خال

1 خاک سر کوی آن بت مشکین خال می‌بوسیدم شبی به امید وصال

2 پنهان ز رقیب آمد و در گوشم گفت: می‌خور غم ما و خاک بر لب میمال

عکس نوشته
کامنت
comment