-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 برفکن از بدن دلا زرق سیه پلاس را آینه شو که تا بری لذت انعکاس را
2 زاهد و میگسار را نیک شناخت پیر ما شیخ زمانه گو بنه کسوت التباس را
3 قامت تو کجا سزد خلعت اتحاد را تا نکنی زتن برون عاریتی لباس را
4 نیست قیاس و وهم را راه بعشق سرمدی گو بحکیم بشکند آینه قیاس را
5 ساقی میکشان بده مرهم قلب خستگان تا که زکیمیای می زر کنم این نحاس را
6 پنج حواس وقف شد بر لب و چشم و زلف و خط جادوی خمسه کزفسون پنج کند حواس را
7 رایض مدح شاه را توسن طبع رام شد تا چو فرس بزین کشم حکمت بوفراس را
8 آشفته بر فلک پای گذاری از شرف بوسه زنی بخاک اگر شاه فلک اساس را
9 ساقی بزم لم یزل مظهر شاهد ازل دست خدا که بر درش ره نبود هراس را