بوی بهار می دهد از حکیم نزاری قهستانی غزل 733

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

بوی بهار می دهد باد صبا ز هر طرف

1 بوی بهار می دهد باد صبا ز هر طرف سبزه دمید عیش کن ساغر می منه ز کف

2 موسم تاب خانه رفت از پی گل به باغ رو بر لب جویبار بر شیشه ی می ز طاق و رف

3 پیش که سر نهی به گل باده بخور به پای گل گر ز جهود بایدت کرد یکی به ده سلف

4 دامن دوستان مده گر برود سرت ز دست بخت مران چو من ز در عمر مکن چو من تلف

5 تا نخوری به جای مل خون جگر به وقت گل سینه مکن چنان که من تیر فراق را هدف

6 من به کدام دلخوشی می خورم و طرب کنم کز پس و پیش خاطرم لشگر غم کشیده صف

7 هست غم جهان مگر وقف دل خراب من مادر روز و شب نزاد از پی غم چو من خلف

8 الحذر از دم صبا زان که درو زد آتشی آه نزاری نزار از نفس سموم تف

عکس نوشته
کامنت
comment