1 حکایت کند نرگس اندر چمن ز چشم دلارام روز خمار
2 ز مینا یکی شاخ دیدی لطیف درم برگ آن شاخ و دینار بار
3 چو فیروزه بر آینۀ آبگیر بر آورده نیلوفر سازگار
4 چو کافر سیه روی بر گرد او ز دوده سنانها بود آبدار
1 الا تا نرگس خوبان همی بر مشتری تابد بودشان در شکنج زلف رخ چون ماه جوشن ور
1 ای گرفته کاغ کاغ از خشم ما همچون کلاغ کوه و بیشه جای کرده چون کلاغ کاغ کاغ
1 همیشه سر زلف آن سیمتن گره بر گره یا شکن بر شکن
2 بپیچد همی چون من از عشق او گره بر بنفشه شکن بر سمن