- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رویت به از آن آمد انصاف که میباید با روی تو در عالم گر گل نبود شاید
2 با ما نفسی بنشین کان روی نکو دیدن هم چشم کند روشن هم عمر بیفزاید
3 گر هر سر موی از من صاحبنظری باشد نظارهٔ رویت را چشمی دگرم باید
4 در زلف تو آویزم وز بند تو نگریزم زنجیر گر این باشد دیوانه بیاساید
5 دیدار چو بنمودی دلها همه بربودی کو آینه تا دل را از دست تو برباید
6 زنهار غنیمت دان دوران لطافت را کاین عهد گل خندان بسیار نمیپاید
7 روزی دو درین منزل از بهر توام خوشدل بی صحبت منظوران دنیا به چه کار آید
8 از خاک درت گردی در چشم همام افشان تا مردمک چشمش یک لحظه بیاساید