1 رویت که ز باده لاله میروید از او وز تاب شراب، ژاله میروید از او
2 دستی که پیالهای ز دست تو گرفت گر خاک شود، پیاله میروید از او
1 نان و حلوا چیست ای شوریده سر؟ متقی خود را نمودن بهر زر
2 دعوی زهد از برای عز و جاه لاف تقوی، از پی تعظیم شاه
1 دلا! باز این همه افسردگی چیست؟ به عهد گل، چنین پژمردگی چیست؟
2 اگر آزردهای از توبهٔ دوش دگر بتوان شکست، آزردگی چیست؟
1 تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من
2 بس که شد گل گل تنم از داغهای آتشین میکند کار سمندر، بلبل بستان من