دوش آنکه همه جهان ما از انوری ابیوردی غزل 136

انوری ابیوردی

آثار انوری ابیوردی

انوری ابیوردی

دوش آنکه همه جهان ما بود

1 دوش آنکه همه جهان ما بود آراسته میهمان ما بود

2 سوگند به جان ما همی خورد گر چند بلای جان ما بود

3 بودش همه خرمی و خوبی شکر ایزد را که آن ما بود

4 از طالع سعد ما براند فالی که نه در گمان ما بود

5 بنشست میان ما و برخاست آزار که در میان ما بود

عکس نوشته
کامنت
comment