عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

دوش در دیر مغان بودیم و از عرفی شیرازی غزل 232

غزل 232 ام از 981 غزلیات

دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود

1 دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود گفت و گوها رفت و تشویش نفس با ما نبود

2 رو نکردیم از حرم یک بار در آتشکده کز حریمش دامن خاشاک و خس با ما نبود

3 صد قدم رفتیم دور از کوی او در پس حجاب اضطراب یک نگاه بازپس با ما نبود

4 نعمت فردوس بر ما ریختند، اما نشد کام لذت یاب، چون ذوق مگس با ما نبود

5 طایر خلدیم و ننشینیم از شاخی به شاخ کز هوای دل دو صد دام و قفس با ما نبود

6 عادت دل ما نمی دانیم، کاین نا آشنا تا به ما بستند عهدش یک نفس با ما نبود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود

شاعر شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود چه کسی است ؟

شاعر شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود عرفی شیرازی می باشد.

شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود چیست ؟

قالب شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود غزل است

مضمون اصلی شعر دوش در دیر مغان بودیم و کس با ما نبود چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر