🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی

ابن یمین فریومدی
ابن یمین فریومدی

دوش این سیمرغ زرین از ابن یمین فریومدی قصیده 11

قصیده 11 ام از 2139 قصاید

دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36

1 دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب گشت در مغرب نهان حتی توارت بالحجاب

2 از شفق شد چرخ مینا گون عقیق افشان چنانک خنجر کیخسرو از خون دل افراسیاب

3 ارغوان در روضه نیلوفری آمد ببار چون فرو رفت این گل صد برگ زرد آفتاب

4 بر بساط ازرق گردون پدید آمد هلال همچو شخص ناتوان بر روی نیلی جامه خواب

5 اختران بر گرد او چون دوستان مهربان رفته از بهر عیادت با هزاران اضطراب

6 زاغ مشکین بال شب بر سطح این سبز آشیان کرد پیدا صد هزاران بیضه کافور ناب

7 سبزه زار چرخ را بود از مجره جویبار جویباری از زبر جد آب او سیم مذاب

8 آسمان چون رود نیل و اختران باران ازو همچو چشم ماهیان در تیره شب بر روی آب

9 عقد پروین از سپهر نیلگون تابان شده در بناگوش سیاه زنگیان در خوشاب

10 اختر اندر رخ کشیده معجر زنگار فام چون شرر کز دود بر رخسار خود بندد نقاب

11 چون بنات النعش را دیدم گمان بردم مگر برگ نرگس ریخت باد نوبهاری بر سداب

12 هر زمانی سوی این دیو سیه یعنی که شب از کمان چرخ میشد تیر زرین شهاب

13 در شبی زینسان که گفتم تا بروز از دور چرخ آب چشمم موج میزد آتش دل التهاب

14 ناگهان از هاتف غیبی بگوش جان من در میان خواب و بیداری رسید اینخوش خطاب

15 کی زمعمار طبیعت باغ فضل آباد شد تا بکی در کنج غم باشی چو گنج اندر خراب

16 خیز و بهر کعبه ارباب فضل احرام بند در حریم دلگشایش نام جوی و کام یاب

17 گفتم آیا هست ازینسان کعبه ای گفتا که هست حضرت دارای دین والله اعلم بالصواب

18 خسرو عادل ستلمش بیگ نوئین جهان کش سعادت باد و دولت دایما بی انقلاب

19 گفتم آخر بی وسیلت چون بدرگاهش روم گفت کز دریای خاطر گوهری کن انتخاب

20 چون بفال سعد بنشیند بمسند بامداد بر فشان در مجلس عالی آن گردون جناب

21 خسروا گر خاطر عاطر نمیگردد ملول تا فرو خوانم مدیحی چون خطابت مستطاب

22 ای فلک در خیمه جاهت ز صبح و آفتاب یافته سیمین عمود و بافته زرین طناب

23 در زمین و آسمان در حزم و عزمت شمه ای گر نبودی کی بدی این از درنگ آندر شتاب

24 خشکسال مکرمت بودی و قحط مردمی بر سپهر جود اگر دستت نکردی فتح باب

25 کار دست درفشانت ناید از ابر بهار تشنگی ننشاند ار چه آب را ماند سراب

26 گر نسیم خلد تو بر بیشه شیران وزد نافه آهوی چین خیزد ز کام شیر غاب

27 تا همای عدلت آمد سایه گستر در جهان آشیان جست از دلیری صعوه در چشم عقاب

28 با وجود حزم هشیارت عجب آید مرا گر کسی زین پس بگیتی مست گردد از شراب

29 نیست اندر بخت عهد نوجوانت بس عجب گر جهان پیر دیگر ره ز سر گیرد شباب

30 پشت خصمت شد دو تا همچون خرک از بار فسق شاید ار رگها بنالد برتنش همچون رباب

31 هر سؤالی را که مشکل ماند از اسرار غیب منهی کلکت کند روشن ز بهر آن جواب

32 غائب از عالیجنابت خایبست از کام دل گفته اند این خود بر آئین مثل من غاب خاب

33 صاحبا ابن یمین در عرصه میدان فضل تیغ نطق اندر دعا گوئی کشیده از قراب

34 تا بتابد هر مهی خورشید از برج دگر بادت از برج شرف خورشید دولت تیرتاب

35 تیر عزمت را چو بگشائی ز شست اقتدار بر عرض بادا گذر همچون دعای مستجاب

36 چون روی اقبال و دولت هر دو بادت همعنان چونکه آئی فتح و نصرت هر دو بادت در رکاب

شعر قالب : قصیده سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب

شاعر شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب چه کسی است ؟

شاعر شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب ابن یمین فریومدی می باشد.

شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب چیست ؟

قالب شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب قصیده است

سبک شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب چیست ؟

سبک شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر دوش این سیمرغ زرین بال یعنی آفتاب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ابن یمین فریومدی

دوش این سیمرغ زرین از ابن یمین فریومدی قصیده 11

قصیده 11 ام از 2139 قصاید
بنر