فروغی بسطامی

فروغی بسطامی

فروغی بسطامی
فروغی بسطامی

دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب از فروغی بسطامی غزل 54

غزل 54 ام از 549 غزلیات

دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب

1 دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب کاش که هرگز سحر نمی‌شدی این شب

2 مهوشی از مهر در کنار من آمد چون قمر اندر میان خانهٔ عقرب

3 عشق به جایی مرا رساند که آنجا گردش گردون نبود و تابش کوکب

4 هست به سر تا هوای کعبه مقصود کوشش راکب خوش است و جنبش مرکب

5 تا کرم ساقی است و باده باقی کام دمادم بگیر و جام لبالب

6 لاف تقرب مزن به حضرت جانان زان که خموشند بندگان مقرب

7 هم دل خسرو شکست و هم سر فرهاد عشوهٔ شیرین تندخوی شکر لب

8 آن که خبردار شد ز مسالهٔ عشق کار ندارد به هیچ ملت و مذهب

9 روز مرا تیره ساخت جعد معنبر زخم مرا تازه کرد عنبر اشهب

10 هیچ مرادم نداد خواندن اوراد یار نشد مهربان ز گفتن یارب

11 سیمبران طالب زرند فروغی جیب ملک دارد این دعای مجرب

12 کارگشای زمانه ناصردین شاه آن که دعا گوی او رسید به مطلب

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب

شاعر شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب چه کسی است ؟

شاعر شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب فروغی بسطامی می باشد.

شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 13 سروده شده است.

قالب شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب چیست ؟

قالب شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب غزل است

مضمون اصلی شعر دوش در آغوشم آمد آن مه نخشب چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر