- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گه نمک ریزد بخم، گه بشکند پیمانه را محتسب تا چند در شور آورد می خانه را؟
2 هر کجا شبها ز سوز خویش گفتم شمه ای شمع را بگداختم، آتش زدم پروانه را
3 قصه پنهان ما افسانه شد، این هم خوشست پیش او شاید رفیقی گوید این افسانه را
4 این همه بیگانگی با آشنایان بس نبود؟ کاشنای خویش کردی مردم بیگانه را
5 از هلالی دیگر، ای ناصح، خردمندی مجوی بیش ازین تکلیف هشیاری مکن دیوانه را