- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شهسواری که عرصهٔ گردون بست حکمش به حلقهٔ فتراک
2 کامکاری که فارس قدرش از سمک رخش راند تا به سماک
3 آصف دهر کش سلیمان وار خاتم حکم داد ایزد پاک
4 خلف المصطفی امینالدین زیب ذریت شه لولاک
5 آن که نسبت به اوج رفعت او کوتهی کرده پایهٔ ادراک
6 وانکه نامد نظیر او بوجود از وجود عناصر و افلاک
7 در زمانی که غیر فتنه نبود مقتضای زمانه بیباک
8 به گمان خطای ناشدهای گشت از من نهفته کلفت ناک
9 دی به ارسال جعبهای نارم کرد یک باره ز انفعال هلاک
10 من حیران متهم به گنه که ز ضعفم زبونتر از خاشاک
11 گرچه زان نار سوختم لیکن زان گناه نکرده گشتم پاک