به اسرار حقیقت نیست جز پیر مغان دانا از جامی غزل 5

به اسرار حقیقت نیست جز پیر مغان دانا

1 به اسرار حقیقت نیست جز پیر مغان دانا له فضل علی اهل النهی علما و عرفانا

2 زمانی گوش بر گفتار او نه تا یقین دانی که جز تلبیس نبود حاصل تدریس مولانا

3 اگر بودی کمال اندر نویسایی و خوانایی چرا آن قبله کل نانویسا بود و ناخوانا

4 بیا ای کرده احیای ممات هر دل مرده چه باشد سایه بر ما مردگان اندازی احیانا

5 تویی فیاض و ما قابل قبول از ما و فیض از تو فلولاک و لولانا لما کان الذی کانا

6 نهان بودیم ما در تو کنون گشتی عیان در ما فکنا فیلک اعیانا و فینا صرت اکوانا

7 به یکرنگی کشید از نور وحدت وقت ما جامی فاخر انا کاولینا و اولینا کاخرانا

عکس نوشته
کامنت
comment