در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست از جامی غزل 196

در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست

1 در بر سیمین دلت گر سخت تر از سنگ نیست هرگزت رحمی چرا بر عاشق دلتنگ نیست

2 از خروش دلخراش ما طلب کن سر عشق زانکه این سر در صدای عود و صوت چنگ نیست

3 ماند ز اشک ما چو خر در گل رقیب سنگدل در ره عشق تو ما را غیر ازین خر سنگ نیست

4 از نوای بلبلان بر گل چه حاصل چون به باغ جام گلرنگ و حریف عندلیب آهنگ نیست

5 بی سر سرگشته ای با خاک و خون آغشته ای در بیابان غمت یک سنگ و یک فرسنگ نیست

6 چون به نام ما ز تو یک نامه نامد عمرهاست گر تو را از نام ما و نامه ما ننگ نیست

7 بی لبش یک دم تهی مپسند جامی جام را از سرشک لعل پر کن گر می گلرنگ نیست

عکس نوشته
کامنت
comment