ساقی از ورع کیشان، مطرب از حزین لاهیجی غزل 208

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

ساقی از ورع کیشان، مطرب از خموشان است

1 ساقی از ورع کیشان، مطرب از خموشان است بی صفاتر از مسجد، بزم دردنوشان است

2 چاک پیرهن بگشا، قبلهٔ نیاز من کعبه در سر کویت، از پلاس پوشان است

3 چنگ عاشقان ساز است، نغمهٔ عبث چه زنی؟ بس کن این خراشیدن، سینه ام خروشان است

4 منزلت دربن کشور، فرع لاف بی معنیست آدم از بها افتاد، مفت خود فروشان است

5 چین جبهه واکردی، عیش عاشقان خوش باد خنده از لبت گل کرد، عید باده نوشان است

6 مطرب نفس مشکین، پرده پست تر بردار مفتی صلاح آیین، از درازگوشان است

7 خرقه دوش را بار است، رهن باده کن زاهد غنچه در گلستان ها، از سبو به دوشان است

8 پیر خانقاه من، مست و پای کوبانی سر بده قدح بستان، کوی می فروشان است

9 جوش می خروش نی، گر مکرّرت باشد نالهء حزین بشنو، دل ز خوش سروشان است

عکس نوشته
کامنت
comment