1 عین زمانی تو به تدبیر و رای فرخ نام تو چو فر همای
2 شکر مر او را که نه ای زشت روی منت او را که نه ای ژاژ خای
3 کی بود ای خواجه که چون راشدی شغل نقابت را بندی قبای
4 تا ما در دولت تو می زییم با طرب و شادی و هوی و های
1 دل از دولت همیشه شاد بادت که ما شادیم تا بینیم شادت
2 تو آنی کز خرد چیزی نماندست درین گیتی که آن ایزد ندادت
1 برترست از گمان ملک مسعود بادتا جاودان ملک مسعود
2 کام گردد به بوی نافه مشک چون بگوید زبان ملک مسعود
1 امیر غازی محمود رای میدان کرد نشاط مرکب میمون و گوی و چوگان کرد
2 زمین میدان بر اوج چرخ فخر آورد چو شاه گیتی رای نشاط میدان کرد