1 عین زمانی تو به تدبیر و رای فرخ نام تو چو فر همای
2 شکر مر او را که نه ای زشت روی منت او را که نه ای ژاژ خای
3 کی بود ای خواجه که چون راشدی شغل نقابت را بندی قبای
4 تا ما در دولت تو می زییم با طرب و شادی و هوی و های
1 کس را بر اختیار خدای اختیار نیست بر دهر و خلق جز او کامگار نیست
2 قسمت چنان که باید کردست در ازل و اندیشه را بر آنچه نهادست کار نیست
1 آمد فرج ما ز ستم های ستمکار چون بوالفرج رستم آمد سر احرار
2 زین پس نرود پیش به ما برستم کس بر ما نشود هیچ ستمگر به ستم کار
1 تا تو را در جهان بقا باشد عز و اقبال در قفا باشد
2 ای بزرگی که تابش خورشید پیش رای تو چون سها باشد