- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همان اوج دولت شاه یحیی که پروازش گذشت از ذروهٔ ماه
2 به تنگ آمد دلش ناگه ازین بوم ز هم پروازی اقران و اشباه
3 چو بود از زمرهٔ همت بلندان ز شاخ سدره گردید آشیان خواه
4 چو بیرون از جهان میرفت میگفت زبان هاتفان الخلد مثواه
5 چو او را جان برآمد برنیامد ز جان خلق غیر از آه جانکاه
6 چو تاریخش طلب کردم خرد گفت برون شد شاه یحیی از جهان آه