- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 همرنگ رویش در چمن، گل یاسمن گردید می دایم به بویش چون صبا، گرد چمن گردید می
2 این گل به دامن چیدنم، باشد ز شوق عارضت کو خاری از باغ تو تا دامن ز گل در چیدمی
3 در حلقه سودای او، مردی به گردی میرود من نیز سودا میکنم، باری بدان ار رندمی
4 هر کس شناعت میکند، بر من که نشنیدی سخن گر من سخن بشنید می، چندین سخن نشنیدمی
5 چون او نمیآید شبی، بر سر به پرسیدن مرا ای کاشکی خواب آمدی، تا من به خوابش دیدمی
6 لب بر لب من مینهد، چون نی دم من میدهد گردم ندادی هر دمم، چندین چرا نالید می
7 بوسیدن جام لبش، گر نیست روزی کاشکی چون جرعه افتادی که من خاک درش بوسیدمی
8 سودای پنهانم قلم، کرد آشکارات چون کنم؟ ای کاش مقدورم شدی، کاتش به نی پوشیدمی
9 سلمان خیال روی او چون نامهای دان در درون گر نیستی در خویشتن چندین چرا پیچیدمی؟