-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شوری از شیوه شیرین تو پیدا آمد آدم از خلوت عزت بتماشا آمد
2 لمعه ای از رخ زیبای تو بر عالم زد این همه نور یقین ظاهر و پیدا آمد
3 قصه عشق تو گفتند گروهی با هم کوه ازین واقعه حیران شد و شیدا آمد
4 موسی و طور ز سودای تو دیوانه شدند این چنین واقعه برطور تجلا آمد
5 گفت درویش بمجنون که: بگو، ذکر تو چیست؟ گفت:اوراد دلم لیلی ولیلا آمد
6 هرکه در احسن تقویم بود اول حال آخر قصه او «ثم رددنا» آمد
7 هرکرا خاطر از ایام بگیرد زنگی صیقل جان و دلش طلعت سلما آمد
8 قاسمی چون ز می عشق تو شد مست و خراب کمترین جرعه او لجه دریا آمد