جامه جز گردون اطلس در بر آزاده از سعیدا غزل 164

جامه جز گردون اطلس در بر آزاده نیست

1 جامه جز گردون اطلس در بر آزاده نیست غیر موی سر کلاهی بر سر آزاده نیست

2 مفلسی ما را نگهبانی است هر جا می رویم پاسبان غیر از خرابی بر در آزاده نیست

3 بوی عود و صندل از ابنای دنیا بشنوید غیر دود آه دل در مجمر آزاده نیست

4 خار بست دور مژگان را گلستان می کند هیچ کم از ابر کرم، چشم تر آزاده نیست

5 نی جهنم را سزا نی مستحق جنت است رسم و آیین جزا در محشر آزاده نیست

6 غیر پوشیدن سعیدا خویشتن را از نظر جامه ای بر قد، موافق در بر آزاده نیست

عکس نوشته
کامنت
comment