-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 رقیب دعوی عامی بصحن بستان کرد ولی ببوی گلی خود هزار دستان کرد
2 گرفت وعده زدشمن بشوق مقدم دوست هوای گل نظرش وقف خار بستان کرد
3 زتیز هوشی اهل نظر نداشت خبر عبث به بیهده یک عمر صرف مهمان کرد
4 فکند دامی وز اطراف دام دانه بریخت فتاد باد بدستش زدانه خسران کرد
5 بکیش اهل طرقت نبود خدعه حلال مگر بشیوه زهاد و غیر عنوان کرد
6 فریب نفس مخور گر تو آدمی هشدار که آنچه کرد بانسان فریب شیطان کرد
7 بآن طمع که سر زلف تو بچنگ آرد خیال خام وی آشفته را پریشان کرد
8 تو را چه کار که تو مدح خوان مولائی هر آنچه کرد خطا با علی عمران کرد