برآمد شاه عشق از طور سینا از جامی غزل 3

برآمد شاه عشق از طور سینا

1 برآمد شاه عشق از طور سینا در آنجا زد علم بر دیر مینا

2 رخ اندر وادی بطحا برافروخت به نور خود جهانی ساخت بینا

3 به روی هرکس ابواب فتوحات به آن مفتوح شد فتحا مبینا

4 به آن فتح مبین بینا بگشتیم فمن هذا لقینا ما لقینا

5 جنون عشق را جامی میامیز به تدبیر شفای پورسینا

6 ز یکدیگر بدر زنجیر تدبیر و قل هذا جنون العاشقینا

7 بود تدبیر رو در وادی شک ازان وادی به سرحد یقین آ

عکس نوشته
کامنت
comment