- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حلقه پیش رخ از طره آن به واشد آفتابی دگر از جانب چین پیدا شد
2 گر بتان بحر ندانند چرا آن لب لعل گه بخنده نمک و گه بسخن حلوا شد
3 هر که مهر لب او برد بخوبش از خاکش خارهائی که بر آمد همگی خرما شد
4 کور شد چون برخم خاک درت دید رقیب تونیا رفت به چشمش ز چه نابینا شد
5 گشت شهدای فدت زاهد و این نیست عجب زانکه با شید چو پیوست الف شیدا شد
6 جان نبردند ز گرداب سرشک اهل نظر بیشتر مردم ما غرق در این دریا شد
7 بافت از سر خدا آگهی غیب کمال تا میان و دهن تنگ ترا جویا شد