- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حاصل سوختگان در ره برق خطر است لشکری آفتش از مور و ملخ بیشتر است
2 مگذران نوبت ما ساقی اگر شیفته ایم نیست این بیخودی از باده، ز جای دگر است
3 داغ بر پیکرم افزون بود از جوهر تیغ زخم بر سینه ی من بیش ز موج سپر است
4 مکن اظهار پریشانی خود پیش کسی بخیه پیدا چو نباشد ز رفوگر هنر است
5 بر در کعبه سراغ حرم دل کردم از درون گفت کسی خانه ی دل پیشتر است
6 مگذر از مستی اگر دور جوانی بگذشت پیری و باده ی گلرنگ چو شیر و شکر است
7 می کنم خدمت او را به سر و چشم، سلیم که مرا پیر خرابات به جای پدر است