حاصل ز زندگانی ما جز وبال از عبید زاکانی غزل 23

عبید زاکانی

آثار عبید زاکانی

عبید زاکانی

حاصل ز زندگانی ما جز وبال نیست

1 حاصل ز زندگانی ما جز وبال نیست وز روزگار بهره به جز از ملال نیست

2 نقش سه شش طلب مکن از کعبتین دهر کین نقش پنج روزه برون از خیال نیست

3 چون منصب بزرگی و چون جاه و ملک و مال بی وصمت تزلزل و عیب و زوال نیست

4 خوش خاطری که منصب و جاه آرزو نکرد خرم دلی که در طلب ملک و مال نیست

5 از خوان ممسکان مطلب توشهٔ حیات کان لقمه پیش اهل طریقت حلال نیست

6 در وضع روزگار نظر کن به چشم عقل احوال کس مپرس که جای سؤال نیست

7 چون زلف تابدادهٔ خوبان در این دیار هرجا که سرکشی است به جز پایمال نیست

8 در موج فتنه‌ای که خلایق فتاده‌اند فریاد رس به جز کرم ذوالجلال نیست

9 از غم چنان برست دل ما که بعد از این در وی به هیچ وجه طرب را مجال نیست

10 جانم فدای خاطر صاحب دلی که گفت: «شیراز جای مردم صاحب کمال نیست»

11 درویشی و غریبی و زحمت ز حد گذشت زین بیش ای عبید مرا احتمال نیست

عکس نوشته
کامنت
comment